در دهکده ی تو خبر از بوی ریا نیست / چون نیست ریا ، هیچکس انگشت نما نیست
ما طالب مهریم و دل از عاطفه لبریز / دل صافتر از تو به خدا هیچ کجا نیست
* * * * * * * * * * * * * * * * *
روزگار ، نبودنت را برایم دیکته می کند
و نمره ی من باز می شود : صفر
هیچ وقت نبودنت را یاد نمیگیرم !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
همه ذرات جان پیوسته با دوست / همه اندیشه ام اندیشه اوست
نمی بینم به غیر از دوست اینجا / خدابا این منم یا اوست اینجا ؟
ﺟﺪﻳﺪﺍ ﭘﺴﺮﺍ ﺍﺑﺮﻭ ﺑﺮﻣﻴﺪﺍﺭﻥ
ﻣﻮﻫﺎﺷﻮﻧﻮ ﻫﺎﻱ ﻻﻳﺖ ﻭ ﻟﻮﻻﻳﺖ ﻣﻴﻜﻨﻦ
ﻧﺎﺧﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻴﻜﻨﻦ
ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻦ
ﻛﻢ ﻛﻢ ﻣﻴﺘﺮﺳﻴﻢ ﭘﺎﺭک ﺩﻭﺑﻞ ﺭﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻦ !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
یه زمانی نمیدونستم دلار چیه ، سکه چیه … بزرگترین دغدغه ی زندگیم این بود که آدامس میخرم عکسش تکراری نباشه !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
بچه که بودیم وقتی یه نفر میگفت “عزیزم” سریع میگفتیم “برات پشکل بریزم ؟”
بعدشم هار هار میخندیدیم غافل از اینکه رسما خودمون رو به بز تشبیه کردیم !
یه همچین بچه های داغونی بودیم …
من به عکس تو دست میکشم...
تو بـه عکس من...
دست میکشی از من...
* * * * * * * * * * * * * * * * *
یـــک وقـــت اشتبـــاهـــی مـــرا از خـــاطــــرت پـــاک نکنــی ؟!
هــر وقـــت پـــاک کــن دستـــت بـــود
بـگــــو
از روی کاغـــــذت بـــــروم کنـــار ...!
* * * * * * * * * * * * * * * * *
می گــویند: دنیــــا بی وفــاســت؛
امـــا..... قدرش را بدانید!
مـن دنیــــای بـی وفــاتری هــــــــم داشتـــــه ام !!
تنهایی همین است ، تکرار نامنظم من بی تو
بی آنکه بدانی برای تو نفس می کشم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
کجایی ؟؟؟
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﺮ ﺍﻭﻣﺪ !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
تنهایی نامِ دیگر پاییز است …
هرچه عمیق تر ، برگ ریزان خاطره هایت بیشتر …
گذشته که حالم را گرفته است !
آینده که حالی برای رسیدنش ندارم !
و حال هم حالم را به هم میزند
چه زندگی شیرینی!…
* * * * * * * * * * * * * * * * *
به سادگی رفـت ؛ نــه اینکه دوستم نداشت !
نـــــــــه ، فهمید خیییییییلی دوستش دارم !
* * * * * * * * * * * * * * * * *
بعضی آهنگها و ترانه ها برای گوش دادن ساخته نشده اند …
اونها به وجود اومدن برای کمک کردن به آدمها برای “یک دل سیر گریه کردن” از ته دل !
تعداد صفحات : 41